آزار عاطفی چیست؟
سلامت روان ما به عوامل متفاوتی بستگی دارد: خلق و خویمان از بدو تولد، شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه و از همه مهمتر تعاملات پایدار ما با دیگران، مخصوصا افرادی که در دایره ارتباطی نزدیکتری با ما قرار دارند. اگر این روابط آزارمان دهند چه بر سر روان ما میآید؟!
تجربه آزار در روابط، انواع مختلفی دارد از جمله آزارهای مالی، فیزیکی، جنسی، و آزارهای عاطفی
تجربه آزار در روابط، انواع مختلفی دارد از جمله آزارهای مالی، فیزیکی، جنسی، و آزارهای عاطفی.
آزار عاطفی چیست؟
آزار عاطفی نوعی از آزار است که میتواند هیچ صدایی نداشته باشد و با سکوتی زجرآور همراه باشد! آزار عاطفی میتواند نامحسوس بوده و در بین کلمات و در زمینه زندگی ما مخفی شده باشد. دردی که پایانی ندارد و چون دیده نمیشود، درمان هم نخواهد شد.
شاید عبارت “روابط سمی” به گوشتان خورده باشد. سم این روابط چیست؟ آیا پیش آمده قربانی چنین روابطی شده باشیم؟
انتقاد مداوم و بیاساس، تلاش برای کنترل طرف مقابل، شرمنده کردن، کنایه زدن، استفاده از ادبیات تحقیرآمیز، استفاده ابزاری از محبت، ناسزا گفتن و داد زدن، تنبیه و یا تهدید به تنبیه، سکوت و قهر کردن و… همه مصادیقی از آزار عاطفی هستند که روابط را سمی کرده و سلامت روان ما را به خطر میاندازند.
انواع آزار عاطفی
آزار عاطفی انواع متفاوتی دارد که پنهانترین اشکال آن عبارتند از:
1. نادیده گرفتن هیجانات و کلام دیگری (عکسالعمل هیجانی مناسب نشان ندادن و…)
2. پرخاشهای ریز و نامحسوس (حالات بدنی، چشم غره رفتن، مسخره کردن، رو برگرداندن و…)
3. قهر کردن (وجود فرد را برای تنبیه او و رسیدن به هدف شخصی انکار کردن)
4. منزوی کردن (راندن فرد از از دایره روابط و طرد کردن وی برای اثبات قدرت و کنترل خودمان).
درد ناشی از آزار عاطفی
مطالعات روانشناختی نشان دادهاند که وقتی از جانب همگروهیهایمان طرد میشویم، درد میکشیم. سکوت دیگران میتواند بر عملکرد سیستم ایمنی بدن تاثیر گذاشته و در دراز مدت بیماریهای خودایمنی ایجاد کند. احساس نادیده گرفته شدن از جانب دیگران هیجانات منفی شدیدی ایجاد میکند که میتواند منجر به افسردگی، اضطراب، احساس گناه، بیخوابی، کنارهگیری از اجتماع، و پایین آمدن اعتماد به نفس شود.
احساس نادیده گرفته شدن از جانب دیگران هیجانات منفی شدیدی ایجاد میکند که میتواند منجر به افسردگی، اضطراب، احساس گناه، بیخوابی، کنارهگیری از اجتماع، و پایین آمدن اعتماد به نفس شود.
پژوهشها نشان دادهاند که درد عاطفی بسیار به درد جسمانی شبیه است. باورنکردنی نیست چطور احساس رهاشدگی میتواند دقیقا همان ناحیه از مغز را درگیر کند که وقتی دستمان را با چاقو میبریم درگیر میشود و درمانش هم میتواند همان استامینوفن خودمان باشد! البته کسی برای کم کردن درد تنهایی استامینفون نمیخورد ولی آنچه در مغز اتفاق میافتاد فرایندی مشابه است: سکوت درد دارد!
در آزار عاطفی نیز مانند دیگر انواع آزار، کودکان و سالمندان به دلیل وابستگیهایشان آسیبپذیرترهستند.
پژوهشها همچنین نشان دادهاند که مورد آزار روانی قرار گرفتن در کودکی میتواند اثرات درازمدت جبرانناپذیری از جمله دردهای مزمن جسمانی، بیماریهای روانی، و رنجهای روانی مانند عدم احساس تعلق در بزرگسالی را به همراه داشته باشد.
راهکارهایی برای حفظ سلامت روابط
1. از حقوق عاطفی خود و دیگران آگاه باشیم: وقتی از این حقوق آگاه باشیم کمتر پیش میآید که اجازه دهیم دیگران آزارمان دهند و کمتر پیش میآید دیگران را مورد آزار قرار دهیم.
– احساسات ما معتبر هستند
– دوست داشته شدن حق هر انسانیست
– عقیده و نظر مخالف داشتن حق هر انسانیست
– تحقیر شدن به هیچ انسانی روا نیست
– حق هر انسانیست که مدام مورد انتقاد بیجا قرار نگیرد
حق هر انسانیست که مورد سرزنش و تحقیر واقع نشود
– فحش و ناسزا و داد و پرخاش به هیچ انسانی روا نیست
– حق هر انسانیست که محترم شمرده شود و با احترام مورد خطاب قرار گیرد.
2. آشنایی با احساسات خودتان: افرادی که از احساسات خود در شرایط مختلف آگاه هستند و آنها را معتبر میشناسند، میتوانند در صورت مواجهه با رفتار آزاردهنده با استناد به هیجانات منفی که در لحظه تجربه میکنند رفتار خود را متناسب با شرایط تغییر داده و آزار را متوقف کنند. برای اینکار باید بتوانید احساسات خود را شناخته و در صورت لزوم به جای سکوت آنها را با دیگران مطرح کنید. طبیعتا فردی که احساسات خود را درک کرده و میپذیرد قادر به درک و پذیرش احساسات دیگران نیز هست.
3. رفتارجراتمندانه: جراتمندی یکی از مهمترین مهارتهای زندگیست و راهکارهای متفاوتی دارد. انسان جراتمند به حقوق انسانی خود و دیگران آگاه است و درنتیجه به جای سکوت آنچه حق خود میداند را با احترام و با در نظر گرفتن حقوق دیگران به طور مستقیم ابراز میکند.
4. مهارتهای ارتباطی: کلام بهترین ابزار ارتباطیست. افرادی که در مهارتهای ارتباطی ضعف دارند اغلب برای بقای روابطشان دست به کنترل، و تنبیه میزنند و یا سکوت میکنند. سکوت اینجا تنها وسیله تنبیه دیگری و نوعی پرخاش به او نیست بلکه ابزاریست برای انتقال پیام. روشی ناکارامد و آسیبرسان! از آنجایی که رابطه همیشه دو سر دارد، گاهی بالا بردن مهارتهای ارتباطی خودمان به ما کمک میکند کمتر مورد آزار واقع شویم.
5. کمک گرفتن از یک متخصص: در شرایطی که در رابطهای مدام مورد آزار قرار میگیریم و نمیتوانیم از رابطه خارج شویم همواره میتوان به یک متخصص مراجعه کرد. وابستگی متقابل، خشونت خانگی و مسایل اجتماعی و روانی دیگر عواملی هستند که میتوانند منجر به تداوم آزار در روابط شوند. یک روانشناس میتواند به ما کمک کند با احساسات خود ارتباط برقرار کرده، جراتمند باشیم، مهارتهای ارتباطی خود را بهبود بخشیم و از مخمصههایی گاها خودساخته به در آییم.