باورها درباره داروهای روانپزشکی
باورهای رایج بیماران در مورد مصرف داروها
” من به داروی روانپزشکی وابسته و معتاد میشوم ”
یکی از باورهای رایج در بیماران در مورد مصرف داروهای روانپزشکی وابستگی به دارو میباشد. این نگرانی بیمار در همکاری او برای مصرف دارو، مراجعات منظم و همکاری با پزشک جهت مدیریت عوارض دارویی بسیار تاثیرگذار است. برای دادن پاسخ مناسب به این نگرانی بیمار ابتدا لازم است چند مفهوم در مورد مکانیسم دارو ها مرور شود:
1- تحمل دارویی
به وضعیتی گفته میشود که در آن برای حفظ اثر بالینی مشخص، با گذشت زمان نیاز به افزایش دوز دارو میباشد. به عنوان مثال اگر با ده میلیگرم از دارویی اضطراب بیمار کنترل میشده است با گذشت زمان این ده میلی گرم بی اثر شده و نیاز به مصرف 20 میلی گرم از دارو برای کنترل همان میزان اضطراب هست و با مصرف دوز قبلی دارو علایم کنترل نمیشود و اصطلاحا گفته میشود بدن به دارو وابسته شده است.
این مساله به دلیل تعاملات فارماکولوژیک خاص دارو با بدن اتفاق میفتد. خوشبختانه بسیاری از دسته های داروهای سایکوتروپیک چنین اثری در بدن ایجاد نمیکنند. دسته بنزودیازپین ها از معدود دسته های دارویی هستند که به این شکل وابستگی ایجاد میکنند و توصیه میشود از مصرف خودسرانه و بدون تجویز پزشک اکیدا اجتناب شود. جالب است که در باور عموم این دسته دارویی بسیار بی ضرر و امن تلقی میشود و اغلب نگرانی در مورد مصرف این دسته دارویی وجود ندارند.
2- نحوه شروع و قطع داروهای روانپزشکی:
مساله مهم دیگر که در اغلب بیماران در توضیح وابسته شدن به دارو بیان میکنند این است که با قطع ناگهانی دچار علائم ناخوشایندی شده اند و اینطور نتیجه گیری میکنند که عوارض ناخوشایند به دلیل وابستگی به دارو ایجاد شده است و در صورت نبودن دارو همیشه بدحال خواهم بود.
در توضیح درست این مطلب بهتر است به دو نکته اشاره شود. در شروع داروهای رواپزشکی ضروریست که افزایش دوز دارو بسیار آهسته صورت گیرد تا عوارض احتمالی که در شروع درمان وجود دارد قابل تحمل تر گردد.
به همین ترتیب زمانی که طبق صلاحدید پزشک زمان قطع درمان بیمار فرارسیده باشد، دوز دارو باید به تدریج کاهش یافته و قطع شود. بدیهی ست که در صورت قطع ناگهانی دارو عوارض ناخوشایندی به بدن تحمیل میشود و این وضعیت به معنی وابستگی به دارو نمیباشد.
3- عود علائم بیماری بعد از قطع دارو:
برخی از افراد عود علایم بیماری بعد از قطع دارو را شاهدی بر وابستگی به دارو میدانند. همانظور که پیش از این گفته شد عوامل متعددی در تعیین مدت زمان مصرف دارو نقش دارند. چه بسا در شرایطی به دلیل ماهیت مزمن، شدید و راجعه اختلال روانپزشکی نیاز به مصرف طولانی مدت دارو باشد و بدیهی است که پس از قطع دارو علائم اختلال زمینه ای بروز پیدا میکند. این بروز مجدد علایم بیماری به معنی وابستگی به دارو نمیباشد بلکه به ماهیت بیماری ارتباط دارد.
” داروی شیمیایی زیان بخش است و داروی گیاهی علاج تمام درد های من است ”
برخی مصرف داروهای گیاهی را کاملا بی ضرر میدانند و باور دارند عوارضی که در داروهای شیمیایی دیده میشود در داروهای گیاهی وجود ندارد. نکته ای که در مورد داروهای گیاهی اغلب نادیده گرفته میشود این است که کوچکترین اجزای این داروها نیز ترکیب های شیمیایی هستند که اثراتی بر نواحی مختلف بدن میگذارند و این اثرات از طریق اثر ماده ی موثر این مواد گیاهی بر گیرنده ها و آنزیم ها و انتقال دهنده های عصبی در نواحی مختلف بدن و مغز حاصل میشود.
با توجه به محدودیت مطالعات معتبر موجود بر روی مواد گیاهی، دوز موثر آنها و عوارض و فوایدشان و تداخلات آنها با سایر داروها و بیماریها به طور کامل شناخته و تایید نشده است. بنابراین باور رایج در مورد بی خطر بودن آنها و در نظر نگرفتن پیچیدگی های موجود در اثر گذاری این مواد بر بدن ساده انگاری است و ممکن است موجب تحمیل خسارات جبران ناپذیری به بیمار شود. لذا توصیه میشود در صورت مصرف داروهای گیاهی حتما به پزشک خود اطلاع دهید.
” مصرف داروهای روانپزشکی در دوران شیردهی و بارداری ممنوع است ”
این باور رایج وجود دارد که مصرف دارو و بالاخص داروهای روانپزشکی در دوران بارداری و شیردهی ممنوع است.
بر اساس مطالعات انجام شده داروها بر اساس میزان عوارض در بارداری و شیردهی طبقه بندی شده اند.
مصرف بعضی از داروها و دسته های دارویی در دوران بارداری و شیردهی مطلقا ممنوع میباشد.
برای انتخاب دارو در شیردهی و بارداری اگر دارو در دسته “مطلقا ممنوع” نباشد، ضروریست که منافع و مضرات تجویز دارو برای مادر و جنین / کودک سنجیده شود و دارویی انتخاب شود که بیشترین سود و کمترین ضرر را برای مادر و جنین / کودک داشته باشد.
به دلیل کم بودن تحقیقات علمی معتبردر این حوزه، مصرف دارو های گیاهی در دوران بارداری و شیردهی ممنوع میباشد
نکته مهم: باورهای رایج ذکر شده در همکاری درمانی بیمار بسیار موثر است و حتما لازم است که نگرش بیمار در مورد دارو و نگرانی های او کانون توجه پزشک قرار بگیرد.